راهنمایی تحصیلی؛ نگرانی برای راهنمایی استعداد ها یا ظرفیت مدارس دولتی ، ردِ زخم راهنمایی تحصیلیِ اشتباه در کنکور
به گزارش مجله سلو بلاگ، چندی پیش طرح ممنوعیت تحصیل در رشته کارشناسی ارشد نامرتبط با کارشناسی در شورای سنجش و پذیرش دانشجو تصویب شد و واکنش های زیادی در پی داشت.
گروه اجتماعی خبرنگاران- محدثه ظفرمند؛ چندی پیش طرح ممنوعیت تحصیل در رشته کارشناسی ارشد نامرتبط با کارشناسی در شورای سنجش و پذیرش دانشجو تصویب شد و واکنش های زیادی در پی داشت. فراتر از انتقاد های وارد به طرح، رد یا پذیرش آن، مسئله ای که می تواند به اسم منطق پشتیبان طرح به شکل کارآمدتری مورد بحث قرار گیرد، راهنمایی تحصیلی دوران مدرسه است. ما قبول داریم که حال آموزش عالی خوب نیست و خروجی دانشگاه در پیوند با احتیاج های جامعه آنگونه که باید، نمی گردد؛ اما چرا بنیادی تر نگاه نکنیم و این دیوار تا ثریا کج را با همان خشت های اولیه راست نکنیم؟
راهنمایی تحصیلی چگونه انجام می گردد؟
اگر یک دانش آموز پایه نهمی را دیده باشید که درگیر ثبت نام برای پایه دهم بوده است، احتمالا نام برگه راهنمایی تحصیلی را هم شنیده اید. در برگه های راهنمایی تحصیلی، نمرات هر یک از رشته های تحصیلی متوسطه دوم به صورت الف و ب معین می گردد. در واقع رشته های تحصیلی برای دانش آموزان اولویت بندی می گردد. دانش آموزان برای رشته های تحصیلی با نمره الف در برگه راهنمایی تحصیلی خود، در اولویت ثبت نام تمام مدارس قرار می گیرند؛ اما اگر رشته تحصیلی مورد علاقه شان دارای نمره ب باشد در صورتی ثبت نام می شوند که مدارس ظرفیت خالی برای آن رشته داشته باشند. این اولویت بندی در برگه های راهنمایی تحصیلی بر اساس ملاک هایی است. سوابق تحصیلی سه سال متوسطه اول (نمرات دروس مختلف) جمع آوری می گردد. دانش آموزان پرسش نامه های سنجش توانمندی و رغبت سنجی را پر می نمایند. تقریبا در انتهای سال نهم هم اولویت بندی رشته های مورد علاقه خود را معین می نمایند. مادر یا پدر هم باید این اولویت بندی را به صورت جداگانه برای فرزنداشان معین نمایند. نظر مشاور مدرسه هم لحاظ می گردد و درنهایت مجموع موارد ذکر شده تحلیل شده و در برگه راهنمایی تحصیلی ثبت می گردد. همه چیز خیلی عادی و بی نقص به نظر می رسد؛ اما اشکال کار کجاست؟
امتحانات فقط در پایه نهم به صورت منطقه ای و یکپارچه برگزار می گردد. در پایه های هفتم و هشتم نوع امتحانات و نتایج در مدارس فرق دارد. با توجه به تاثیر سوابق تحصیلی در اولویت بندی راهنمایی تحصیلی دانش آموزان باید این نابرابری را در نظر بگیریم. درست است که احتمالا بسیاری از دانش آموزان، پایه دهم را در منطقه آموزشی قبلی خود می گذارند؛ اما باید بدانیم که کیفیت آموزشی حتی در مدارس یک منطقه آموزشی یکسان نیست. دانش آموزان پرسش نامه ها را در سایت همگام پر می نمایند. سال جاری که پیش ثبت نام مدارس در سامانه پادا انجام شد، نگرانی زیادی برای دانش آموزان و والدین ایجاد کرد؛ چرا که اولویت های ب نگران از پر شدن ظرفیت ها بودند و مدارس هم بدون ثبت نام در پادا از پذیرش دانش آموز پایه دهم خودداری می کردند. این مسئله در رشته هایی مثل علوم تجربی جدی تر می گردد؛ زیرا تقاضای بیشتری دارد و ظرفیت مدارس دولتی هم محدود است. همین قضیه راه را برای ثبت نام در مدارس غیر دولتی هموار می نماید.
دانش آموزان درباره راهنمایی تحصیلی چه می گویند؟
مهم تر از موارد بالا تصور دانش آموزان، اولیا و کادر مدرسه از راهنمایی تحصیلی است. راهنمایی تحصیلی به جای آنکه فرایندی طبیعی در جریان تربیت برای شکوفایی استعداد های دانش آموزان باشد، بیشتر به مجوزی برای ثبت نام پایه دهم تبدیل شده است و ارزشی جز این ندارد. برای تهیه گزارش با 9 نفر از دانش آموزان مدارس دولتی که به تازگی پایه نهم را به اتمام رسانده اند، صحبت کردم. بیشتر آن ها از عملکرد مدارس و مشاوران راضی نبودند و فرایند راهنمایی تحصیلی را برای انتخاب مهم زندگی خود مفید نمی دانستند.
مهیار دانش آموز استان قم است. او گفت: سال جاری به علت حضوری نبودن مدارس راهنمایی تحصیلی و فرایند انتخاب رشته مثل سال های قبل نبود؛ چون دانش آموزان برای مراجعه به مشاور مدرسه زمان خیلی محدودی را داشتند. راهنمایی تحصیلی به من یاریی نکرد. سال های قبل از پایه نهم هم که من و دوستانم به مشاور مدرسه مراجعه می کردیم، بیشترِ دانش و تخصصشان در حوزه شاخه های نظری و علوم انسانی بود. اطلاعات دقیق و کاملی نداشتند. اطلاعاتشان خیلی کلی بود. اگر این امکان بود که در یک زمان معین کسانی که اطلاعات واقعا کامل و دقیقی از هر شاخه درسی دارند، در مدارس حاضر می شدند و با دانش آموزان صحبت میکردند به ما بیشتر یاری می کرد.
یک دانش آموز دختر از تهران اعلام کرد: راهنمایی تحصیلی ما کاملا مجازی بود و یاری چندانی به من نکرد. برخی از سوالات اصلا به درد ما نمیخورد و ما فقط یک جوابی میدادیم و رد میشدیم؛ چون تعداد سوالات خیلی زیاد بود. من برای انتخاب رشته با مشاور مدرسه صحبت نکردم، چون وقتی یک بار به ایشان مراجعه کردم خیلی مختصر و کلی گفتند وارد رشته ای بشوم که علاقه دارم‘. من به مشاور تحصیلی بیرون مدرسه مراجعه کردم. با یاری مشاور به تحقیق مشغول شدم تا به یک هدفی برسم.
مبینا دانش آموز استان گیلان است. او گفت: مشاور مدرسه فقط برایمان کد شرکت در پرسش نامه را فرستاد و نظارت می کرد. حتی برای برخی دانش آموزان که مشکل دسترسی داشتند، خودش پر میکرد! برخی دانش آموزان هم علی رغم تذکر مشاور، پرکردن پرسش نامه را به کافی نت می سپردند. تعداد سوالات آن نظرسنجی خیلی زیاد بود و، چون گا ها سایت مشکل پیدا میکرد، باید دوباره از ابتدا حل می کردیم که این باعث می شد تا با دقت و تمرکز جواب ندهیم.
ردِ زخم راهنمایی تحصیلیِ اشتباه در کنکور
دامون یعقوبی، مشاور تحصیلی در گیلان می گوید: هنگام انتخاب رشته کنکور هم این مسئله وجود دارد. خیلی از بچه ها که مرحله کنکور را پشت سر گذاشته اند ذهنیتی در خصوص آینده شغلی، علاقه و توانمندی خودشان ندارند که همه این ها در راهنمایی تحصیلی هم موضوعیت دارد. در حالی که این موضوع باید در مقطع ابتدایی مطرح گردد. ما می مانیم و تازه در پایه نهم مطرح می کنیم که آن هم بیشتر به شکل سیستمی است، نه به صورت برنامه ریزی شده. بچه ها در 18 سالگی باید هویت شغلی شان تکمیل گردد و با آینده شغلی و توانمندی هایشان آشنا باشند. ما ضعف راهنمایی تحصیلی را در نقطه انتخاب رشته نهایی چه با کنکور و چه با سوابق تحصیلی می بینیم. متوجه می شویم که هنوز این مطلعی در دانش آموزی که دیپلم گرفته، وجود ندارد. متاسفانه راهنمایی تحصیلی برای خود مشاوان مدارس هم جنبه سیستمی دارد. ما به جای اینکه آن ساختار مطلعی بخشی را تقویت کنیم، بیشتر حالت اداری و سامانه ای آن را اجرا می کنیم؛ یعنی مسئولیت مشاور بیشتر در همین قسمت کار است. جز اینکه شخص مشاور بخواهد فراتر از موضوع ورود کند. من خودم در دوره ای که بیشتر در آموزش و پرورش بودم و به مدارس بیشتری دسترسی داشتم، سعی میکردم در پایه های ششم و هفتم و هشتم راهنمایی تحصیلی را مستقیم و غیر مستقیم مطرح کنم. ما به جای اینکه سیستم راهنمایی تحصیلی را به صورت کار سفارشی اداری در نظر بگیریم باید به معنای واقعی ورود کنیم و من نظر شخصی ام این است که در دوره ابتدایی مطرح گردد؛ به خصوص دوره دوم ابتدایی (چهارم، پنجم و ششم). مشاورانی که در حوزه انتخاب رشته کنکور درگیرند عواقب این مسئله را خیلی بیشتر می بینند.
وی ادامه می دهد: مسئله دیگر این است که ارتباط بازار کار با دانشگاه و متوسطه دوم به خوبی برقرار نیست. ما میبینیم که کل 550 هزار نفر رشته تجربی برای نه هزار و پانصد صندلی پزشکی رقابت می نمایند. خیلی از روابط اولیا با فرزندان تخریب می گردد فقط برای اینکه انتظار دارند فرزندشان پزشک و داروساز شوند. حتی در برترین حالت که سهمیه ها نباشد و همه یکپارچه با شرایط مساوی در یک سطح آموزشی برابر قرار بگیرند، باز هم از میان این 550 هزار نفر داوطلب تجربی، حداکثر ده هزار نفر می توانند پزشک و داروساز و دندانپزشک شوند. این نشات گرفته از مسئله راهنمایی تحصیلی است. دانش آموزی میشناسم که می توانست یک نویسنده خوب گردد، با راهنمایی تحصیلی ناقص، هم توانمندی اش از بین رفت و هم انتظار والدین برای پزشک شدن محقق نشد. البته موضوعات فرهنگی و مسائل دیگر هم مطرح است. در این ساختار آینده مشاغل باید معین باشد. اولیا باید توجیه شوند و آموزش ببینند. راهنمایی تحصیلی تک بعدی نیست. اگر من و کل مشاوران مدارس ایران هم بخواهند این موضوع را اصلاح نمایند، به تنهایی نمی توانند. یک بخشی را می توانند با توجه به توانمندی و احساس مسئولیت خود اصلاح نمایند؛ ولی این ساختار بهم ربط دارد. مثل همه مسائل، راهنمایی تحصیلی هم یک بسته است. نظر شخصی من این است که اگر بخواهیم بدون توجه به سایر عوامل فقط ساختار آموزش و پرورش را نگاه کنیم، باید از دوره ابتدایی به راهنمایی تحصیلی ورود کنیم.
مشاوره ذیل معاونت پرورشی، مشکل ساز است
آقای یعقوبی می گوید: مشاوره به نوعی نقطه ارتباط آموزش و پرورش است. مشاوره در ساختار آموزش و پرورش در سطح شهرستان، استان و کشور زیر مجموعه معاونت پرورشی است. این زیرمجموعه پرورشی بودن یک ذهنیتی ایجاد میکند. وقتی که مثلا قبولی های کنکور در یک شهرستان کم است یا کیفیت آموزش در آنجا پایین است، در آنجا ارتباط اموزش و پرورش که باید مشاور باشد به خوبی برقرار نمی گردد. دستورپذیری و سلسله مراتبی آن از سوی معاونت پرورشی است و این موضوع در خیلی از موارد مسائلی ایجاد می نماید. مشاوره به نوعی میان رشته ایِ آموزش و پرورش است؛ اما در جهت اجرایی مشکل ایجاد می گردد. این شکل اداری مشاور را دچار چالش می نماید. مثلا اگر قرار باشد پاسخگو باشد، باید به سیستم پرورشی پاسخ بدهد؛ در حالی که معاونت پرورشی در ایران بیشتر در جنبه های دیگری غیر از مشاوره متمرکز است. مشاوره در آموزش و مسائل دیگر خیلی موثر است.
راهنمایی تحصیلی تنها در یک نقطه، غلط است
دامون یعقوبی درباره علمی بودن فرایند سنجش در راهنمایی تحصیلی کنونی بیان می نماید: اشکال این است که دانش آموز آن پرسش ها را جوری پر می نماید که نشان دهد مثلا به رشته علوم تجربی علاقه مند است. نمی خواهم بگویم سوالات راهنمایی تحصیلی کنونی هیچ استانداری ندارد؛ اما ایراداتی در اجرا وارد است. خودِ سیستم سوالات کنترلی ندارد یا اگر هم داشته باشد، فرد پاسخ دهنده کاملا مطلع است؛ چون این سوالات هر ساله تکرار می گردد. چون سوالات هر ساله فقط کمی ویرایش می گردد، خانواده ها این مطلعی را دارند. خیلی از بچه ها و خانواده ها به شکلی پاسخ می دهند که نتیجه مطلوبشان حاصل گردد. مبنای پرسشنامه باید جوری باشد که روایی و پایایی آن درست باشد. ما فرض می گیریم که اصلا همه چیز درست باشد. من می گویم باز هم برای راهنمایی تحصیلیِ واقعی، پاسخگو نیست؛ چون ما یک فردی را در یک موقعیتی می گذاریم که به این سوالات جواب دهد بدون اینکه در طی یک دوره ای او را رصد کنیم. حتی اگر درست اجرا گردد باز هم سنجش توانمندی و رغبت به شکل واقعی اتفاق نمی افتد.
به نظر می رسد بخش زیادی از حل مسئله کنکور به راهنمایی تحصیلی مربوط باشد. راهنمایی تحصیلی کنونی دانش آموزان را به شناخت کافی از خود نمی رساند و این ضعف تا دانشگاه هم باقی می ماند. نقطه دردناک ماجرا این جاست که با مصوباتی که در ابتدای گزارش از آن صحبت شد درصدد جبران اشتباهاتی هستیم که بیشتر از دانشجو، تقصیر سیاست گذاری غلط آموزشی است. تا وقتی برای فرآیند راهنمایی تحصیلی یک سیر علمی، منطقی و حساب شده معین نگردد، دانش آموزان و دانشجویان بیشتری در باتلاق بی انگیزگی و بی هویتی گرفتار می گردد و در این میان آنچه بی بازگشت و جبران ناپذیر است، انرژی، چابکی و نشاط سال های نوجوانی و جوانی است.
منبع: خبرگزاری دانشجوbestcanadatours.com: مجری سفرهای کانادا و آمریکا | مجری مستقیم کانادا و آمریکا، کارگزار سفر به کانادا و آمریکا