بحران محیط زیست
به گزارش مجله سلو بلاگ، برای ارزیابی اندازه موفقیت یا معضلات هر کشور از نظر محیط زیست و مقایسه آنها با یکدیگر، شاخص هایی تعریف شده است که به عنوان معیار اصلی و پذیرفته شده بین المللی عمل میکند.
برای محیط زیست یا دانش محیط زیست اصطلاحات دیگر هم به کار گرفته شده است. ظاهرا نخستین بار دانشمند آلمانی هیگل (1894م) برای آن عنوان اکولوژی (Ecology) را به کار برد که به معنای دانش محیط طبیعی است و در زبان عربی از آن به علم البیئة الطبیعه تعبیر شده است. و اکولوژی در واقع واژه یونانی است که از کلمه Oikos به مفهوم زیست و کلمه Logos به معنای آنالیز ترکیب یافته و در مجموع به مفهوم آنالیز پیوند موجود زنده و محیط می باشد. بنابراین اکولوژی یا محیط زیست، روابط گیاهان، حیوانات و محیط آنها، به خصوص روابط انرژی و ماده را که فعالیت های مختلف ساکنان زمین بدانها بستگی دارد، مورد بحث قرار می دهد و عمدتأ توازن و نظم آنها را در مجموع یا در نقطه خاص در نظر میگیرد. شورای جامعه مالی اروپا هم در تعریف خود از محیط زیست آن را شامل آب، هوا، خاک و در عوامل درونی و برونی مربوط به حیات هر موجود زنده می داند. در کتاب حقوق محیط زیست در ایران در تعریف این اصطلاح چنین آمده است:
محیط زیست به دو مفهوم به کار رفته است: یکی، مفهومی است که از علوم طبیعت نشئت گرفته و در آن با جوامع انسانی با بینش اکولوژیک برخورد می گردد؛ یعنی مجموعه ای از پدیده های طبیعی و تعادل بین نیروهای رقیب در طبیعت که زندگی یک گروه بیولوژیک را مقید میکند. مفهوم دوم، کلمه محیط زیست از علوم معماری و شهرسازی ناشی می گردد و در رابطه با تعاملی است که بین ساختمان (به مفهوم عام) و محیطی که در آن ایجاد می گردد (محیط طبیعی یا مصنوعی) وجود دارد. مسئله محیط زیست هر چند در دنیا سوم، موضوعی نسبتا نو و چه بسا غیر ضروری و تفننی به شمار می رود، لکن از مواردی است که به معضل دنیای و فراگیر تبدیل شده و هر روز ابعاد بیشتر و پیچیده تری پیدا می نماید، به طوری که امروزه تقریبا دامنه همه علوم را فراگرفته و در حوزه های مختلف جای پاگگردده است، زیرا محیط زیست از جوانب مختلف مورد تهدید و تخریب قرار گرفته و اموری چون جمعیت، صنعت و تکنولوژی، مصرف گرایی، شهر نشینی و دهها عامل ریز و درشت دیگر، مسائل متعدد برای بشر به وجود آورده است که حل آنها با دست کم کاستن از آلام آن و قطع فرایند مخرب و فزاینده اش نیازمند مساعدت دانشمندان و متخصصان رشته های گوناگون علوم است.
برای ارزیابی اندازه موفقیت یا معضلات هر کشور از نظر محیط زیست و مقایسه آنها با یکدیگر، شاخص هایی تعریف شده است که به عنوان معیار اصلی و پذیرفته شده بین المللی عمل میکند. سازمان محیط زیست دنیای که مسئولیت آنالیز و کنترل چگونگی برخورد کشورها را با محیط زیست به عهده دارد، سعی نموده است که نقاط ضعف کشورها را در این خصوص به نهادهای ذی ربط یاد آور گردد، از این رو این سازمان شاخص هایی را برای ضابطه مندی نظام محیط زیست دنیای مد نظر قرار داده که از آن با عنوان (Environmental sustainable index) یا شاخص های دنیای یاد می گردد. این شاخص دنیای بر چهار مؤلفه پایدار است:
1. شرایط محیط زیست؛ آن کشور چقدر جنگل، مرتع، رودخانه، کوه و... دارد.
2. چقدر به محیط زیست فشار وارد می گردد، چقدر آلودگی دارد، چقدر تخریب دارد، چقدر فرسایش دارد و چقدر اتفاقات ناگوار انسانی در آن رخ می دهد.
3. مردم در برابر آن اتفاقات ناگوار و ناهنجاریها چه واکنشی نشان می دهند و چگونه با آنها خود را تطابق داده و بر مسائل موجود نیفزوده و در صدد کاهش بلایای آن و حل مسائل آن بر می آیند.
4. مردم چقدر به کنوانسیون های دنیای که برای مسائل محیط زیست در دنیا محیط زیست و بهداشت در سیره و سنت معصومان ا
منعقد می گردد، دسترسی دارند تا بتوانند حق خود را بگیرند.
طبیعی است بحث محیط زیست در یک مفهوم کلی، سیاره زمین را که زیستگاه انسان و تنها سیاره مسکونی است، مورد توجه قرار می دهد. به گفته بعضی از دانشمندان تا همین چند قرن پیش، عقیده اروپاییان بر این بود که وسعت زمین نامحدود و منابع آن انتها ناپذیر است. این عقیده نادرست سبب شد تا مردم خیال نمایند می توانند هر طوری که می خواهند و به هر وسیله ای که شده است نیازهای خود را برآورده سازند به این گمان که برای این منابع، انتهای متصور نیست.
به راستی بهره وری افسار گسیخته و ضد زیست محیطی، تنها به سبب جهل بشر از شرایط زمین و منابع محدود طبیعی نیست، بلکه سودجویی و منفعت طلبی هم عامل آن است. برابر اطلاعات زمین شناسی، مساحت تمام زمین 329 میلیون هکتار است که از این میزان تنها 226 میلیون هکتار آن قابل استفاده است و 103 میلیون هکتار به جای مانده، به صورت بایر یا غیر قابل استفاده و حتی غیر قابل دسترس می باشد.
باید توجه داشت که گزارش فوق مربوط به انتها دهه هشتاد میلادی و اوائل دهه نود می باشد و با توجه به افزایش بی رویه جمعیت، استفاده ناعادلانه و اسراف کارانه آب، به ویژه آب شیرین، تخریب منابع محیط زیست و فرایند پیشروی بیابانها و... را در پی داشته و شرایط زمین و منابع آن در حال حاضر وخیم تر از گذشته شده است.
منبع: محیط زیست و بهداشت، عبد المجید ناصری داوودی، مؤسسه بوستان کتاب، چاپ اول، قم، 1391
منبع: راسخون