گفت وگوی مجذوب کننده GQ با علی دایی، راز دوری علی دایی از فوتبال، ماجرای اختلاف با مایلی کهن، وارد سیاست نمی شوم؛ صدای مردم می مانم، هر کسی را تحمل نمی کنم

به گزارش مجله سلو بلاگ، مجله معتبر GQ خاورمیانه گزارشی مفصل در خصوص علی دایی، اسطوره فوتبال ایران و آسیا کار نموده و در آن گفت وگویی ویژه نیز با شهریار فوتبال ایران داشته است.

گفت وگوی مجذوب کننده GQ با علی دایی، راز دوری علی دایی از فوتبال، ماجرای اختلاف با مایلی کهن، وارد سیاست نمی شوم؛ صدای مردم می مانم، هر کسی را تحمل نمی کنم

به گزارش گروه ورزشی خبرنگاران، این گزارش حاوی نکات جالب و خاصی در خصوص علی دایی است. البته صحبت های دایی نیز خواندنی است.

در این گزارش اینچنین آمده است:

به مدت 15 سال و نیم، اسطوره فوتبال ایران، علی دایی، رکورد بیشترین تعداد گل ملی در سطح جهان را دراختیار داشت. ماه گذشته اما کریستیانو رونالدو این عنوان را از او گرفت، اما این برای علی دایی ناراحت نماینده نیست. او نگاهی فراتر از این مسائل به زندگی و فوتبال دارد.

آنطور که گفته شده، علی دایی لحظه ای که مشعل افتخارش به دست رونالدو سپرده شد را ندیده است. شبی که کریستیانو رونالدو در هزاران کیلومتر دورتر در شهر الگاروه در جنوب پرتغال در حال شادی گل بود علی دایی در جهت سفر از تهران به ساحل دریای خزر برای گذراندن اوقات فراغت خود بود.

اما خیلی طول نکشید که او از ماجرا باخبر شد، سیل پیغام هایی که در شبکه های اجتماعی به سمت او سرازیر شد باعث شد خیلی زود از ماجرا آگاه گردد.

برای 15 سال، چهره اسطوره ای فوتبال ایران، رکورد گلزنی ملی در فوتبال مردان جهان را با 109 گلی که به ثمر رسانده بود در اختیار داشت، یک رکورد خارق العاده که تبدیل به یک مبنا و معیار در فوتبال جهان شده بود. اما حالا این دوران به انتها رسیده بود.

مردم ممکن است فکر نمایند که من از سوالاتی که در خصوص رونالدو پرسیده می گردد ناراحت می شوم، اما صادقانه بگویم که اینطور نیست. اینها را دایی گفت در حالی که با تی شرتی که پوشیده بود خیلی خوشتیپ به نظر می رسید: او (رونالدو) یک شخصیت ورزشی بزرگ و یک جنتلمن خارج از زمین فوتبال از نگاه من است. او یک قهرمان ورزشی است و این یک افتخار است که حالا او صاحب این رکورد شده است.

زندگی

برای علی دایی که سال 2006 از فوتبال خداحافظی کرد، این رکورد هیچ وقت یک بار سنگین روی شانه اش نبوده همانطور هیچ وقت هم علتی برای شادی مضاعف و ذوق زده شدن او نبوده است.

قطعا این رکورد باعث شد در جهان مورد تحسین قرار بگیرد و از صندلی بالاتری برخوردار گردد اما زندگی، به گفته او، بسیار متفاوت تر از لیستی از گلزنان فیفا است: فوتبال و رکوردها بخشی از زندگی من هستند اما چیزهای بسیار بیشتری برای من وجود دارد. موضوعات بسیار ارزشمندتری هستند که من در زندگی و طول دوران ورزشی ام یاد گرفته ام. آنچه من درحال حاضر در جامعه انجام می دهم، یعنی کوشش کردن و تاثیرگذار بودن برای مردم و صحبت کردن برای آنها، اینها برایم بیشتر از رکورد گلزنی ارزشمند هستند. اینها چیزهایی هستند که فراموش نخواهند شد.

جهت متفاوت دایی و رونالدو

جهت دایی برای رسیدن به قله گلزنی در فوتبال به شکل قابل توجهی متفاوت از جهت شنماینده رکورد او بوده است. رونالدو در 23 سالگی برنده توپ طلا و یک ستاره جوان شناخته شده در جهان فوتبال بود. دایی اما دانشجوی مهندسی متالوژیک بود که تازه در 24 سالگی اولین بازی ملی خود را انجام داد. خودش می گوید: پدرم اصلا نمی خواست من یک فوتبالیست حرفه ای بشوم. برای او، تحصیل در درجه اول اهمیت قرار داشت. بنابراین، مادر من مجبور بود لباسهایم را برای روز مسابقات به طور مخفیانه برایم آماده کند.

اما سرنوشت راه خودش را پیدا می نماید و همین تمرکز روی تحصیل بود که باعث شد استعداد ورزشی علی دایی کشف گردد. او در نوجوانی علاقه مند به فرانس بکن باوئر اسطوره فوتبال آلمان بود، اسطوره ای که دایی چند سال بعد با پیوستن به بایرن مونیخ جهتی شبیه او را طی کرد، تیمی که یکی از بزرگترین ها در اروپا به شمار می رود.

دایی اما در سن کم مجبور شد شهر شمالی ایران، اردبیل، را به مقصد مرکز ترک کند تا بتواند مدرک لیسانس خود را در دانشگاه شریف بگیرد. او در ابتدا بازی های غیررسمی در اوقات استراحت و فراغت خود از درس خواندن، انجام می داد اما خیلی زود استعدادش شناخته شد، ابتدا به وسیله باشگاه استقلال اردبیل و سپس در سال 1990 بانک تجارت.

علی دایی وارد فوتبال حرفه ای شده بود و این رشته ورزشی با آغوش باز از او استقبال کرد. چندان هم تعجب آور نبود.

تا سال 1994 او آمار تحسین برانگیز 74 گل در 147 بازی را رقم زد، کمی بیشتر از میانگین یک گل در هر دو بازی. او بعلاوه یک سال قبل از آن اولین بازی خود را برای تیم ملی ایران انجام داده بود.

در 6 ژوئن 2003، دایی در اولین بازی از 149 باری که برای تیم ملی ایران به میدان رفت پیراهن ملی را بر تن کرد. استادیوم آزادی تهران یکی از ترسناکترین استادیوم های فوتبال در جهان است، با 100 هزار تماشاگری که در آن جمع می شوند تا جوی شبیه کوره آتش را در آن ایجاد نمایند.

برای علی دایی این استادیوم مثل خانه دوم بود: فقط چند بازی طول کشید تا به فشار موجود در استادیوم آزادی عادت کنم. این را دایی گفت و ادامه داد: بعد از آن، هرچه که باقی ماند جادوی این استادیوم بود، میل به بازی کردن برای تک تک مردم کشورم. باید هرچه که در توان داشتیم را در زمین می گذاشتیم تا برای این مردم پیروزی را به دست بیاوریم.

لحظه خاص و معجزه

دایی رکورد خارق العاده خود یعنی 109 گل را در 149 مسابقه ثبت کرد، اما این گل هایش نبودند که خاطرات ماندگار او را در فوتبال ملی رقم زدند، بلکه لحظاتی خاص بودند، به ویژه یک یا دو لحظه خاص.

در سال 1997، ایران 2-0 از استرالیا عقب بود. امیدهای آنها برای رسیدن به اولین جام جهانی بعد از 20 سال به نظر می رسید که در حال از بین رفتن است. اما آنها سخت کوشش کردند تا نتیجه را برگردانند و این علی دایی بود که یک پاس شاهکار را برای خداد عزیزی فرستاد تا گل تساوی ارزشمند بازی را بزند، گلی که 85 هزار هوادار استرالیا در استادیوم ملبورن کریکت گراند را ساکت کرد و ایران را به جام جهانی 98 فرانسه فرستاد: آن لحظه خیلی خیلی مهتر از همه گل های من بود. هرگز آن را فراموش نخواهم کرد، یک معجزه بود.

روز خوب بشریت

در جام جهانی، دایی دوباره نقش سازنده گل را در یکی از بارزترین بازی های ژئوپلتیک (سیاسی) در تاریخ فوتبال بین المللی ایفا کرد. ایران در مرحله گروهی با آمریکا رو به رو شد. این دو کشور راوبط دیپلماتیک خود را از سال 1980 قطع کردند و از آن موقع به بعد جنگ های کلامی تنش زا بین آنها افزایش یافته بود. وقتی رئیس فدراسیون فوتبال ایالات متحده این مسابقه را مادر همه بازی ها توصیف کرد، تیترهای مبالغه آمیزی در خصوص این مسابقه مطرح شد.

اما در حالی که آتش بازی های دیپلماتیک خارج از زمین بازی جرقه خورده بود دو تیم در داخل زمین نمایشی از ترویج صلح و دوستی داشتند. بازیکنان ایران دسته گل های سفید رنگ به همتایان خود در تیم ملی آمریکا قبل از شروع مسابقه دادند و هر دو تیم برای گرفتن عکس پیش از مسابقه در کنار هم ایستادند، عکسی که تصویری سمبولیک را رقم زد.

دایی سازنده گل دوم و پیروزی بخش ایران بود و ایران اولین برد خود در تاریخ جام جهانی را تجربه کرد. اما مهاجم آن موقع ایران، آن صحنه را بابت علت متفاوتی به فکر سپرده است: بله، آن یک برد خاص بود ولی ما، به عنوان فوتبالیست، نشان دادیم که ورزش می تواند فراتر از سیاست باشد. ورزش می تواند مردم را کنار هم جمع کند. رفاقت بازیکنان دو تیم قبل از بازی واقعی و ناب بود. به نظرم یک روز خوب برای فوتبال و بشریت بود. اینها لحظاتی هستند که همواره برای من باقی خواهند ماند.

مثل روز روشن بود

هشت سال بعد، علی دایی آخرین لحظه مهم خود در جام جهانی را تجربه کرد، چیزی که خودش در ان زمان شاید به آن فکر نمی کرد و نمی دانست. انتها راه برای او که حالا 37 ساله شده بود از راه رسید بود و این مهاجم به عنوان یک بازیکن ذخیره بدون استفاده و البته ناراحت روی نیمکت نشست، ناراحت بابت اینکه ایران 2-0 مقابل پرتغال بازنده شد. زننده گل دوم آن بازی یک جوان آینده دار 21 ساله بود به نام کریستیانو رونالدو.

آنها با هم و در کنار هم در زمین مسابقه نبودند اما دایی نفر اول روی نیمکت بود و رونالدو که تازه در آن سال ها درخشش خود در منچستریونایتد را شروع نموده بود، درون زمین چشم ها را خیره نموده بود. توصیف دایی از آن لحظات چنین است: برای من مثل روز روشن بود که او (کریستیانو) تا چه حد بااستعداد بود حتی در همان زمان. سطح بازی، تکنیک او، سختکوشی او داخل زمین، همه اینها باعث شد که من مطمئن شوم که او یک بازیکن بسیار خاص در فوتبال جهان خواهد بود. آیا بازی نکردنم در آن مسابقه، ناراحت نماینده است؟ به طور کلی در زندگی، من به گذشته نگاه نمی کنم که بگویم اگر فلان اتفاق می افتاد اوضاع فرق می کرد.

منتقد سرسخت

حسرت و پشیمانی چیزی نیست که علی دایی وقت خود را برای آن تلف کند یا اصلا وقتی برای آن داشته باشد. او با حرف هایش خیلی اوقات رو در روی افراد مختلف در ایران ایستاده و به ندرت از بیان عقایدش واهمه ای به خود راه می دهد. یک جدل طولانی با مربی سابق تیم ملی، محمد مایلی کهن، کار را به جایی رساند که دایی سه بار از مربی سابق خود به علت تهمت و افترا شکایت کرد.

دایی یکی از منتقدان سرسخت فوتبال است، فوتبالی که او احساس می نماید با دو آفت بوروکراسی (دیوان سالاری و کاغذ بازی) و فساد رو به رو شده است: چندین روز زمان ضروری است تا من بتوانم ریشه های مشکل را شرح بدهم اما به طور خلاصه، بزرگترین مسئله در مدیریت ورزش در ایران است. دایی این را گفت و ادامه داد: کسانی در فوتبال ایران مسئولیت دارند که هیچ تجربه ای در فوتبال ندارند و آن را درک نمی نمایند.

هر کسی را تحمل نمی کنم

علی دایی دو سال پیش برای آخرین بار با تیم سایپا در فوتبال ایران مربیگری کرد، باشگاهی که با آن مربیگری را در سال 2006 شروع کرد. در آن دوران، سایپا اولین و تنها قهرمانی خود در لیگ برتر ایران را به دست آورد.

با این حال، بازگشت دایی به سایپا چندان خوشایند نبود، چون رابطه او با مدیران باشگاه در انتها تیره شد: فوتبال عشق زندگی من است و من مربیگری را همانطور که عاشق بازی کردن بودم، دوست داشتم. اما من شخصیت و روحیه این را ندارم که بتوانم در فوتبال هر کسی را تحمل کنم. فوتبال بخش بزرگی از زندگی من است اما تمام زندگی من نیست. برای من مهمتر این است که یک فرد آزاد باشم و بتوانم خودم باشم.

صدای مردم

این روحیه علی دایی برای انتقاد از مسئولان، بعضی را عصبانی کرد، اما بر صندلی اسطوره ای او در ایران اضافه نمود، جایی که او همچنان به طور گسترده و از سوی عموم مردم یک قهرمان مورد ستایش و تمجید است.

با این وجود، ایده دنبال کردن راه ژرژ وه آ اسطوره فوتبال لیبریا که تبدیل به رئیس جمهور این کشور شد و خود را از یک مهاجم به یک دولتمرد تبدیل کرد، برای علی دایی مجذوب کننده نیست: هرگز در ایران وارد سیاست نخواهم شد. دایی با قاطعیت این را می گوید: هیچ شانسی در این زمینه وجود ندارد. با این حال، او همچنان وظیفه خود می داند که از صندلی پراعتبار خود برای برجسته کردن بی عدالتی در هر جایی که آن را ببیند استفاده کند: همواره از سیاست دور بوده ام اما همواره در کنار مردم کشورم خواهم بود. من فقط یک شخصیت ورزشی نیستم بلکه یک عضو جامعه هستم. اگر ببینم چیزی اشتباه است، اگر مردم رنج ببرند، اگر مشکلاتی وجود داشته باشد، من صحبت خواهم کرد تا صدای مردم شنیده گردد. برای من این موضوع بسیار مهم است.

خیرخواه و کارآفرین

اقدامات مهاجم سابق تیم ملی در بیشتر اوقات با گفته های او مطابقت دارد. دایی که در طول سال های فعالیتش ثروت قابل توجهی را به لطف کارآفرینی هایی که از دوران بازی اش شروع شد، کسب نموده است، با سرمایه گذاری در زیرساختهای فوتبال، مدارس و حتی ساختن یک مجموعه ورزشی 20 هزار نفری در شهر زادگاه خود اردبیل، جنبه خیرخواهانه و انساندوستانه خود را ثابت نموده است.

بخش زیادی از عایدی و ثروت او از برند خودش یعنی دایی اسپورت بوده، برندی که تجهیزات و پوشاک ورزشی فراوری می نماید و تامین نماینده کیت های بسیاری از باشگاه های حرفه ای و تیم های ملی ایران نیز بوده و هست.

یک انسان

علی دایی مانند بسیاری از افرادی که در حرفه خود به قله افتخار رسیده اند، هنوز مخالفان زیادی دارد، اما اختلاف بین کسانی که منتقد او هستند و کسانی که او را عاشقانه دوست دارند، همچنان به شکل واضحی به نفع او است. خودش می گوید: هرگز عشق و محبتی را که مردم ایران به من ابراز داشته اند را فراموش نخواهم کرد به ویژه در سال های طولانی پس از دوران فوتبالم. عشق من به آنها به همان میزان قوی است. برای من مهم این است که مردم من را فقط به عنوان علی دایی بازیکن فوتبال به خاطر نیاورند، بلکه دوست دارم علی دایی را به عنوان یک انسان به یاد داشته باشند.

خبر ورزشی

khaneh-jok-sms.ir: جملات زیبا و دلنشین جدید | جملات آموزنده و زیبا | جملات زیبا از بزرگان را اینجا بخوانید

discountbook.ir: کتاب ارزان | مجله کتابخوانی، بیاید آگاهتر باشیم

منبع: خبرگزاری دانشجو
انتشار: 27 آبان 1400 بروزرسانی: 27 آبان 1400 گردآورنده: sloblag.com شناسه مطلب: 37813

به "گفت وگوی مجذوب کننده GQ با علی دایی، راز دوری علی دایی از فوتبال، ماجرای اختلاف با مایلی کهن، وارد سیاست نمی شوم؛ صدای مردم می مانم، هر کسی را تحمل نمی کنم" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "گفت وگوی مجذوب کننده GQ با علی دایی، راز دوری علی دایی از فوتبال، ماجرای اختلاف با مایلی کهن، وارد سیاست نمی شوم؛ صدای مردم می مانم، هر کسی را تحمل نمی کنم"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید